چالش جدید! :: دوره شیش

چالش جدید!

۲۱ خرداد

به نام خدای ستارالعیوب

چالش بخشش و پوشش

این پست فقط و فقط برای این اینجاست که یه قرار با هم بذاریم، یه کار بکنیم از جنس کارای خدا ...

می خوایم همه کسایی که تو این یه سال خواسته یا ناخواسته کاری کردن که ما رو ناراحت کرد و اذیت شدیم رو، هم ببخشیمشون و هم اون خطاشونو بپوشونیم و دیگه به روشون نیاریم، انگار نه انگار که اصلا همچین چیزی بوده، مثل خدا که می بخشه و به رومونم نمیاره ... [همچین خدایی داریم!]
هر کس دوست داره می تونه برای همراهی اسمشو تو این پست بنویسه و البته اگه می خواد نسبت به افرادی به طور خاص خودش عذرخواهی کنه. لازمم نیست بگه برای چه کاری ...

موفق باشید...

۹۴/۰۳/۲۱

۲۳ خرداد ۹۴ ، ۱۸:۴۷

انّا مِن حسین لبیک یا حسین

پیامبر(ص):
من کودکان و بچه ها را به چند دلیل دوست دارم .
یکی از دلایل این بود که از یک دیگر کینه به دل نمی گرفتند و همیشه با هم دوست بودند.
بچه ها من همه ی کینه هایم رو می بخشم از شما هم می خواهم همین کار رو بکنید

۲۳ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۴۶

صدرا هاشمی منصور

اول از همه دوره شیشیا عذر خواهی میکنم
شایدم کاری باهاشون نداشتم ولی به هر حال...
و عذرخواهی اصلیم رو میخوام از حلیش آباد بکنم که تو کار آزمون بدجور اذیتشون کردم
فکر میکنم همه هم میدونن چه آتیشی به پا کردم حتی کامبیز
از اون ها نهایت عذرخواهی رو میکنم و امیدوارم منو حلال کنن

۲۳ خرداد ۹۴ ، ۱۰:۵۴

عباس امیری

من اول از معلما شروع می کنم:
ببخشید از آقای میر سعیدی چون فک کنم سر کارآزمون خیلی از دستم عصبیه
ببخشید از آقای صفی خانی که مجبور شدن من رو از کلاس بندازن بیرون
ببخشید از آقای یوسفی سر همون قضیه ای که خودشون میدونن
ببخشید از آقای محتسبی چون خیلی تو شکمشان مشت زدم دردشون گرفت
ببخشید از آقای لطیفی همینجوری
ببخشید از آقای هاشمیان که...
حالا هم دوره ای های ۱۰۱ ای:
ببخشید از رو دیگه نمی نویسم همینجوری اسم می نویسم
سام قلیچ خانی که یه موقع هایی الکی بهاش دعوام میشد
محمد مهدی ملکی نژاد شوشتری که خیلی کتکش زدم
هومان سلیم زاده که خودش می دونه به چه علت هایی
روزبه رحیمی به خاطر اذیت هایی که در این کلاس متحمل شد
و تمامی ۱۰۱ ای ها به غیر از علیرضا جعفر قلی چون...
و تمامی دوره شیشی ها به غیر از علیرضا جعفر قلی چون...

۲۳ خرداد ۹۴ ، ۰۰:۰۲

قطعا دور از جون شما ان قدر بی شعور هستم که تکت تک شما ها رو اذیت کرده باشم
ولی الان می خوام که منو ببخشید بخشش از بزرگان است

۲۲ خرداد ۹۴ ، ۲۰:۳۸

سید سروش فاطمیان

من از طرف بیشتر بچه های دوره شیش از دوست خوبمان روزبه رحیمی عذر خواهی میکنم به همان دلیلی که همه میدانند( البته من رو در رو هم در مدرسه عذر خواهی کردم!

۲۲ خرداد ۹۴ ، ۱۷:۱۷

تن+تن+تن+تن+تن+تن+...

اگه بخوام این جا فهرست کنم میشه باهاش کتاب نوشت
حالا که فکرش رو میکنم همه کسایی که یا دوره شیشی اند یا معلمند یا دوره پنجی اند یه حقی به گردنم دارند .حتی سرایدار مدرسه . اصلا همه کسانی که با مدرسه مستقیم در ارتباطند و شاید هم نیستند . حالا بعضی ها کمتر و بعضی بیشتر . اصلا الآن که فکرشو می کنم میبینم باید از همه اون کسایی که به مدرسه هیچ ربطی ندارند هم عذر خواهی کنم . چه آشنا و چه غریبه
پس در یه جمله میگم:
از همه عذر میخوام . نام نمیبرم چه کسی چون واقعا از همه کسانی که در زندگی با من در ارتباط بودند باید عذر بخوام . و دعا می کنم منو حلال کنید و کنند . چون شاید سال دیگه پیش شما نباشم . شاید یزدان پاک تولدی دوباره به من هدیه کنه .
کی میدونه ؟ این تولد آرامش بخش که دست خود آدم نیست
اووووووف . یادم رفت گفتم نام کسی رو نمیبرم ولی نمیشه و باید اسم یه نفر رو ببرم و اون کسی نیست جز خدا.
خدایااااااااااااا. ممنونتم از نعمت هایی که به من اعطا کردی و هرچی ناشکری کردم گفتی عیب نداره . بخشش از بزرگانه و نعمتم را افزون کردی و من هنوز در خواب غفلتم. خدایااااااااااااا.ممنون از بابت همه چی و مرا ببخش که بنده ی بدی بودم و هرچی گفتی گفتم نه . با این وجود تو باز هم مهربونی کردی و من رو بخشیدی
در نهایت:
ممنونتم خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا(این کشش یعنی دارم داد میزنم ) و ممنونم بچه ها .ممنونم معلما و مشاورا و زحمتکش های مدرسه .
می خواستم از بعضی ها خاص تشکر کنم ولی این حافظه داره اذیتم میکنه و نمیتونم مورد عذر خواهی هایم را جز چند تا به یاد بیاورم .
در هر حال خداحافظ بچه ها و امیدوارم سال بعد بین شما تیز هوشا باشم
توکلت علی الله

۲۲ خرداد ۹۴ ، ۱۳:۳۶

سام قلیچ خانی

کارآزمون:
ببخشید از دانیال احمدوند که من با اون الکی دعوا کردم.
ببخشید از میثم که بهش گفتم تو چی کاره ای .
ببخشید از علی بهمنی که تو کارازمون از دست من اذیت شد.
ببخشید از آگاه ابراهیمی به خاطره مجلس صبح و... .
ببخشید از هومن قطعی و بهزادمهر به خاطر دعوا برای 700 پشیز.
ببخشید از آقای هاشمیان برای ... .
ببخشید از شریفی به خاطره اینکه کتک خورد از من.
ببخشید از هومن مستند به خاطر اینکه صبح دوربینشو برداشتم.
ببخشید از آقای اخوین برای اینکه خیلی اذیت کردم و آیینه شون شدم.
اردوی ساری:
ببخشید از حریفمون تو فوتبال که من انقدر وقت تلف کردم.
ببخشید از از همه چون من آب معدنی برداشتم.
ببخشید از آقای صفی خانی چون ما بدون اینکه ایشون بدونن ادای محمد باقر خوندنشون رو در آوردیم.
ببخشید از همه (مخصوصاً آقای یوسفی) که تو بازی هفت سنگ ناراحت شدم.
پژوهشی:
ببخشید از ارشیا شفیعی که انقدر با هم دعوا کردیم.
ببخشید از بچه ها که چن روزی کار نکردم.
ببخشید از عجم و ارشیا چون که وقتی من و دانیال رفته بودیم بریاکار های مقاله ما هیچ کاری نکردیم.
ببخشید از هومن و کسری و پارسا و حسنی چون که اذیتشون کردم.
سرکلاس:
ببخشید از بچه ها چون بعضی روز ها انقدر مسخره بازی در میآوردم که نمیذاشتم اونا به درس گوش کنن.
ببخشید از اِمین که سر همه چیز از من کتک میخورد.
ببخشید از عباس که بعضی وقتا از من ناراحت میشد.
ببخشید از علی بلوک برای سر کلاس کامپیوتر.
ببخشید از بچه های گروه زبان که خیلی بد بودم.
ببخشید از آقایان محتسبی و مفتح که سر کلاسشون خیلی تیکه انداختم.
ببخشید از سجاد که کتاب قرآن او هنوز دسته منه.
زنگ تفریح:
ببخشید از قصدیان و عماد و کیان و آگاه و عرفان و... برای اینکه خودشون میدونن (یعنی فکر کنم همه میدونن).
ببخشید از بچه های فوتبال چون تیم ما خیلی جر میزدیم 1- ما همیشه 10 دقیقه بازی میکردیم.2-همیشه شما 4 دقیقه بازی میکردیم.
ببخشید از بچه های 101 چون تو تیم راشون نمیدادم واقعا ببخشد بچه ها.
ببخشید از آراد که خیلی با هم دعوا کردیم.
ببخشید از شریفی که همیشه از من کتک میخورد.
ببخشید از جعفر (جعفر قلی) که یه روز دستشو پیچوندم.
المپیک من و بابام:
ببخشید از گروه نوید ناصر ترک که یه گل الکی دانوش برای ما گرفت.
ببخشید از گروه جعفر قلی که ضربه آخر تو والیبال اوت شد ولی داور تو گرفت.
ببخشید از للهی که نذاشتیم با پدرش باشه و اومد با ما والیبال.
اردوی یزد:
ببخشید از سید علی شجاعی که بباعث شدم از گروهش بره.
ببخشید از علی پاشا تو قطار رفت که خیلی اذیت شد.
ببخشید از هرچگانی که بهش گفتم ت هیچ کاری نکردی.
ببخشید از اعضای گروه که ضربه ی پنالتی رو گل نکردم.
ببخشید از آرشام بدیع چون سر اینکه من بهش پول نداده بودم دعوای بدی کردیم.
خیریه:
ببخشید از ناتان که با هم دعوا کردیم.
ببخشید از بقیه ی گروه ها چون ما یه کار اضافه کردیم.
ببخشید از گروه هومن مستند اینا چون 2-3 تا مشتری شون رو پروندیم.
دکه:
ببخشید از اِمین چون نذاشتم هیچ کاری بکنه و وقتی داشت یه چیزی رو درست میگفت بهش گفتم نه.
ببخشید از آبتین که با هم دعوا کردیم سر موشک.
ببخشید از هومن کافتا.

۲۲ خرداد ۹۴ ، ۱۳:۲۱

یکی

این دیگه چه فازیه؟ اگه کاری کرده بودیم خودمون میریم از رفیقمون عذرخواهی میکنیم دیگه برا چی بیایم تو وبلاگ داد بزنیم؟ خودمون زبون نداریم؟واسطه میخوایم چیکار؟ الان همه بفهمن من یه ظلمی در حق یکی کردم خیلی باحاله؟ ایده میزنیدا

۲۲ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۴۷

امیر محمد آزادی

من ضمن عذر خواهی بابت همان دلیل عجم ، از تمام کسانی که به آنها چیزی بدهکار هستم(چه از لحاظ دنیوی و چه از لحاظ اخروی)، معذرت می خواهم.

۲۲ خرداد ۹۴ ، ۱۰:۳۹

محمد امین عجم

من از تیم فوتبال سید علی شجاعی و پورحاجی و میثم و پدرام عذرخواهی میکنم چون یه بار تو سال که نمیدونستیم تیم ما زودتر تشکیل شده ما رفتیم تو و ما بازی کردیم...
ببخشید...

۲۱ خرداد ۹۴ ، ۱۸:۳۰

مسئول پاسخگو

یا علی
شـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــروع

دوره شیش

پاتوق مجازی بر و بچ دوره 6 حلی 3

چالش جدید!

کد آهنگ