داستان دوره شیش در مدرسه دوره ها
۱۸ اسفند
روزی روزگاری در مدرسه دوره های حلی 3 در بلندگو اعلام شد (دوره شیش به دفتر پژوهشی مراجعه کند) دوره شیش نیز با قلبی خسته به سمت دفتر رفت و آقای مم به او گفت(دوره شیش چرا کار پژوهشی تو تحویل ندادی؟)دوره شیش شرمگین گفت (تمام ذره های بدنم کار نمی کنند)ولی دوره پنج که آنجا بود لبخند بدی زد و گفت(دوره شیشو ببین چقدر تنبل حتی کارشم نمیتونه ارائه بده!!!!)و هر هر خندید دوره شیش هم با قلبی ناراحت درونش را نگاه کرد....همه اندام های بدنش خسته بودند اندام(کامپیوتر و بورس و شیمی و ....)ولی نا امید نشد و کارکرد............. و در آخر در نمایشگاه دوره پنج موقع دیدن کار دوره شیش خنده بر لبانش خشک شدو دوره شیش قهرمان خوشحال بود.............
بیا هم دوره ای بیا با کمک در درست کردن نشریه آخری بزنیم رو دست دوره پنج ها
اینم ایمیلم:ehsan9181@yahoo.com
۹۳/۱۲/۱۸